مبانی نظریبازی سیاسی

۱۳۹۹-۰۹-۲۶ ۱۲:۰۹به قلم بازیکوش2
https://bazikoosh.com/wp-content/uploads/2020/12/s.jpg

بازی سیاسی: مافیا یا منچ؟ تا کنون به این فکر کرده‌اید که چگونه یک بازی سیاسی می‌شود؟ چه اتفاقی در یک رابطه می‌افتد که پای سیاست و بده‌بستان‌های سیاسی در آن وارد می‌شود؟ در این مطلب سعی می‌کنیم تا حدی به این پرسش‌ها پاسخ دهیم. به نظر شما کدام بازی، سیاسی‌تر است؟ مافیا یا منچ؟...

بازی سیاسی: مافیا یا منچ؟

تا کنون به این فکر کرده‌اید که چگونه یک بازی سیاسی می‌شود؟ چه اتفاقی در یک رابطه می‌افتد که پای سیاست و بده‌بستان‌های سیاسی در آن وارد می‌شود؟ در این مطلب سعی می‌کنیم تا حدی به این پرسش‌ها پاسخ دهیم.

به نظر شما کدام بازی، سیاسی‌تر است؟ مافیا یا منچ؟

البته از نظر محتوا و موضوع، اساساً این پرسش خنده‌دار است؛ چراکه اصلاً منچ محتوای سیاسی ندارد و مافیا کاملاً سیاسی است.

اما از نظر مکانیزم و شیوۀ انجام بازی، برعکس؛ مافیا اساساً مکانیزم سیاسی ندارد و منچ جزو سیاسی‌ترین بازی‌هاست! چگونه؟ در این مطلب توضیح خواهیم داد.

بازی سیاسی: منچ یا مافیا

عوامل سیاسی شدن یک بازی

دو عامل سبب می‌شود که مکانیزم یک بازی، هرچه بیشتر سیاسی شود: ۱.تعامل هدفمند، ۲. سه‌طرفه بودن یا بیشتر.

تعامل به این معناست که بتوانید بر بازی رقیب اثر بگذارید. بنابراین تعامل بازی دارت یا تیراندازی، صفر است و تعامل بازی کُشتی یا شمشیربازی ۱۰۰. اما کشتی، شمشیربازی و حتی فوتبال هم بازی سیاسی نیستند. چون فقط دو طرف دارند و شما ناگزیر به تعامل هستید نه مختار و دارای هدف انتخابی.

بازی سیاسی

حالا یک بازی منچ یا ماروپله سه‎نفره را در نظر بگیرید. در یک رقابت تنگاتنگ هستید و یک موقعیت برای زدن رقیب الف بدست آورده‌اید! اگر دونفره بود، قطعاً او را می‌زدید، ولی حالا تردید دارید. چرا؟

اینجاست که پای سیاست به بازی وارد شده. بازی منچ (وقتی به صورت سه یا چهارنفره انجام می‌شود) و همه بازی‌های تعاملی با بیش از دو طرف مملو از این تردید‌ها و تصمیم‌های انتخابی و هدفمند هستند و همین است که آنها را به بازی‌های سیاسی تبدیل می‌کند.

عدد سه؛ آغاز جدی جامعه‌شناسی!

مبانی نظری: بازی سیاسی

گئورگ زیمل، جامعه‌شناس بزرگ آلمانی، از نخستین متفکرانی بود که به تفاوت کیفی اعداد دو و سه اشاره کرد.

او معتقد بود وقتی یک جمع دونفره به جمعیت سه‎نفره تبدیل می‌شود، صرفاً کمیت تغییر نمی‎کند؛ بلکه کیفیت جمع نیز متفاوت می‌شود و روابط و احساسات بسیاری به جمع اضافه می‌گردد: از جمله نقش‌های داور، مصلح، دو به هم زن، مسئله توطئه یا دست‌به‌یکی، انزوا، مسئله اکثریت و اقلیت و نیز سوءظن. تا وقتی دو نفر هستیم، یا با هم دوست هستیم، یا نسبت به هم دشمنی می‌ورزیم و یا بی‌اعتناییم. اما وقتی در این رابطه دوستانه، دشمنانه یا بیگانه، نفر سومی وارد می‌شود، نوع مناسبات او با هر یک از این ما دو نفر، بر رابطه قبلی ما نیز اثر می‌گذارد.

یک مادر و فرزند را در نظر بگیرید که فهمیده به زودی قرار است خواهردار/برادردار شود. با توجه به اینکه معمولاً میان مادر و فرزندی، یک عشق دوطرفه برقرار است، فرزند ناخودآگاه نگران این عشق می‌شود! آیا مادر از این به بعد مرا مانند قبل دوست خواهد داشت یا قرار است محبتش را بین ما تقسیم کند؟ آیا اگر بین من و او اختلاف بیفتد، مادرم طرف مرا می‌گیرد یا طرف او را؟ اینها نشان می‌دهند که سه شدن دو انسان، با سه شدن دو سنگ، بسیار متفاوت است. در اولی، یک تغییر کیفی روی داده است؛ ولی ظاهراً در دومی، صرفاً تغییر کمّی روی داده!

می‌توان گفت یکی از عوامل اصلی محبوبیت سریال Friends این است که در این فیلم، دو ترکیب سه‌تایی (سه دختر و سه پسر) و چالش‌های جذاب نقش‌ها و مسائل پیشگفته در جمع سه تایی (اعم از دو به هم زنی، داوری، آشتی دادن، انتخاب، و در اقلیت قرار گرفتن یکی نسبت به دو نفر دیگر) است.

بازی سیاسی

حال به بحث بازی بازگردیم. بازی نیز یک نوع رابطه نیمه جدی و گاه جدی اجتماعی است که چالش‌های پیش‌گفته در آن اثرات خود را دارد؛ مخصوصاً اگر بازیکنان به طور جدی به دنبال بُرد باشند و به بازی فقط به چشم تفریح نگاه نکنند. اتفاقاتی که با سه نفره یا سه‌طرفه شدن بازی می‌افتد، بازی را به طور کلی از بازی‌های دو نفره مجزّا می‌کند و آن را به یک دنیای جدید بدل می‌سازد که بازیکنان خاص با مهارت‌های ویژه خود را می‌طلبد.

بازی سیاسی

برای مثال در بازی‌های چندطرفه، بازیکن یا تیمی که از همه جلوتر است، نمی‌تواند تنها به قدرت فنی خود دلخوش باشد؛ چراکه در حالت عادی، به محض اینکه از سایرین جلو می‌افتد، به مهم‌ترین تهدید برای رقبا تبدیل می‌شود و همه متحد می‌شوند یا اصطلاحاً دست‌به‌یکی می‌کنند تا او را به زیر بکشند. بنابراین شخص پیش‌رو باید از راهبردهای سیاسی استفاده کند!

 

استراتژی‌های بازی‌های سیاسی

استراتژی بازی سیاسی

  1. چراغ خاموش حرکت می‌کنی تا بقیه تو را تهدید نبینند؛
  2. صبر می‌کنی بقیه با هم درگیر شوند و بعد مهره‌هایت را جلو می‌بری؛
  3. با چرب‌زبانی یا التماس، از بقیه می‌خواهی تو را نزنند؛
  4. با تطمیع یا تهدید خارج از بازی، بقیه را از زدن منصرف می‌کنی؛
  5. بازیکنی را که آخرین بار تو را زده، می‌زنی (انتقام)؛

بازی سیاسی

  1. بازیکنی را که می‌خواهد تو را بزند، تهدید به انتقام می‌کنی؛
  2. رقبا را به طور نوبتی یا تصادفی می‌زنی تا نشان دهی اهل انصاف هستی و بدین‌ترتیب انگیزه انتقام گرفتن را از آنها بگیری؛
  3. به قربانی توضیح می‌دهی که چرا مجبور شدی او را بزنی (اعتذار)؛
  4. با رقیب بحث می‌کنی و متقاعدش می‌کنی که اگر تو را بزند، به ضرر خود اوست و باید یک نفر دیگر را انتخاب کند؛
  5. پرش روی نارنجک: به بقیه توضیح می‌دهی که یک نفر باید قربانی شود تا بتوان جلوی برنده شدن نفر اول را گرفت!
  6. عمداً یک فرصت خود را از دست می‌دهی تا در نوبت بعد، آخرین بازیکنی که شانسی برای متوقف کردن نفر اول دارد، مجبور شود «روی نارنجک بپرد»؛
  7. تاج‌بخشی: اگر نزدیکی‌های پایان بازی، هیچ بختی برای برنده شدن نداشته باشی، با حرکتت تعیین می‌کنی کدام‌ بازیکن پیروز شود.

 

حالا سیاست برای یک بازی، خوب است یا بد؟

استراتژی‌هایی که از آنها سخن گفتیم، رفتارهای «سیاسی» نامیده می‌شوند و در اغلب بازی‌های چندنفره تعاملی، از ماروپله گرفته تا ریسک و مونوپولی به کار می‌آیند. مهارت فنی در این بازی‌‌ها لزوماً باعث برد نمی‌شود؛ بلکه اغلب باعث آسیب‌پذیری بازیکن و اتحاد سایرین علیه او می‌شود!

بنابراین بازیکنانی که غالباً در بازی‌های سیاسی برنده می‌شوند، احتمالاً استعداد بالایی برای سیاست‌ورزی در زندگی عادی دارند. اینان می‌توانند بر دیگران اثر بگذارند، طوری که کمترین تهدید متوجهشان شود و بیشترین نفع را از کنترل دیگران ببرند!

در مجموع، هرچند ممکن است بازیکنان حرفه‌ای، سیاسی شدن یک بازی را نپسندند و با آن احساس راحتی نکنند و به رغم اینکه مهارت‌های فنی در این بازی‌ها تحت تأثیر استراتژی‌های سیاسی قرار می‌گیرد، اما سیاست نیز مزایای خود را دارد.

 

بازی سیاسی

جذب کردن بازیکنان کمتر حرفه‌ای، جذاب شدن بازی برای تماشاگران، آموزش تعاملات انسانی کاربردی، نامشخص بودن برنده و هیجان‌انگیز بودن بازی تا لحظه آخر و کاهش یافتن جدیت بازی و تبدیل آن از یک مسابقه حرفه‌ای به یک بازی دورهمی، از مزایای وجود سیاست در بازی است.

در نوشتار آتی بحث سیاست‌ را با جزئیات بیشتری پی خواهیم گرفت.

* بخش‌های از این مطلب، با اقتباس از فصل دوم کتاب «ویژگی‌های بازی‌ها»، نوشته ریچارد گارفیلد (که توسط مؤسسه فرهنگی هنری عزم در دست ترجمه و انتشار است) نگاشته شده است.

برای مطالعه همین مطلب در صفحه اینستاگرام ما، روی اینجا کلیک کنید.

همچنین برای تحلیل فنی بازی منچ، می‌توانید از این لینک استفاده کنید.

 

2 نظر

  • Mahnaz.h

    ۲۶/۱۲/۱۳۹۹ در ساعت ۲۳:۰۳

    جالب بود واقعا تا حالا هیچ وقت اینطوری به بازیای چند نفره نگاه نکرده بودم مرسی از مطلب خوبتون

    پاسخ

  • بهنام ابراهیمی

    ۱۹/۰۱/۱۴۰۲ در ساعت ۱۰:۲۳

    واقعا خیلی آموزنده بود
    متشکرم از زحمات شما

    پاسخ

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمت های مورد نیاز علامت گذاری شده است *

چهار × 4 =