تعریف و دامنه مفهوم بازی آیا میتوان تعریف مشخصی از «بازی» به دست داد؟ بیایید باهم چند تعریف معروف را مرور کنیم! تعریف سالِن و زیمرمن در کتاب «قواعد بازی»: یک بازی، سیستمی است که در آن، بازیکنان در یک چالش مصنوعی که دارای قوانینی است و به نتیجهای قابل محاسبه منجر میشود، درگیر میشوند.
مبانی نظریبازی چیست؟

بازی چیست و ما آن را چگونه می فهمیم؟ سوال بسیار ساده و در عین حال بسیار سخت. اگر یک کودک از ما بپرسد بازی یعنی چه بسیار تعجب انگیزتر است تا وقتی که یک پژوهشگر مطالعات بازی از ما بپرسد بازی چیست ؟ چراکه معمولاً کودکان فقط عاشق خود بازی هستند و به مفهوم آن کاری ندارند؛ ضمن آنکه هیچ چیز را بهتر از بازی نمی شناسند! ولی پژوهشگران حوزه مطالعات بازی درباره چیستی و ماهیت بازی و تعریف و مفهوم آن تلاش بسیاری کرده اند. با ما همراه باشید تا مروری بر مجموعه دستاوردهای این پژوهشگران داشته باشیم.
آیا میتوان تعریف مشخصی از «بازی» به دست داد؟ اساساً بازی چیست؟ از سنگ کاغذ قیچی و منچ و ماروپله گرفته تا فوتبال، مافیا، کال آف دیوتی، حُکم و شطرنج، همگی بازی نامیده میشوند!
اما چه وجه مشترکی میان فعالیتهایی که برشمردیم وجود دارد؟ اصلاً آیا وجود دارد؟ شاید با مرور چند تعریف مشهور بتوانیم به این وجوه مشترک دست پیدا کنیم.
تعریف سالِن و زیمرمن
اینکه بازی چیست ذهن پژوهشگران بسیار زیادی را درگیر کرده است. سالِن و زیمرمن، دو تن از بزرگترین پژوهشگران حوزه مطالعات بازی در جهان، در کتاب بسیار معروف و مهم «قواعد بازی»، در تعریف بازی و تعیین حدود مفهوم بازی می گویند:
«یک بازی، سیستمی است که در آن، بازیکنان در یک چالش مصنوعی که دارای قوانینی است و به نتیجهای قابل محاسبه منجر میشود، درگیر میشوند» (۱).
تعریف زیمرمن و سالِن، با آنکه بسیار خوب است، هنوز اشکالاتی دارد. این تعریف، «مانع» نیست؛ زیرا اگر فعالیتهای اینچنینی را بازی بنامیم، حل کردن جدول کلمات متقاطع نیز یک بازی خواهد بود؛ درحالیکه عموماً حل کردن جدول، بازی دانسته نمیشود. از سوی دیگر این تعریف، «جامع» هم نیست؛ چراکه بازیهای نقشآفرینی مشارکتی مانند «سیاهچالها و اژدهاها» را که قوانین مشخص و نتیجه قابل محاسبه ندارند دربرنمیگیرند.
تعریف گِرِگ کستیکیان
با مشکلاتی که تعریف بازی سالن و زیمرمن داشت، ممکن است همچنان بپرسید پس تعریف بازی چیست و چگونه می توان مشکل تعریف مفهومی بازی را حل کرد؟ گرگ کستیکیان از طراحهای معروف بازی در غرب، بازی را اینگونه تعریف میکند:
«بازی نوعی هنر است که در آن، مشارکتکنندگان (اصطلاحاً بازیکنان) تصمیم میگیرند تا منابع را از طریق امکانات بازی، برای رسیدن به هدفی مشخص مدیریت کنند» (۲).
در این تعریف نیز بازیهایی که انتخابی نیستند و کاملاً شانسیاند (مانند مار و پله) در تعریفی نمیگنجد. به علاوه بر این اساس، کارهای جدی مانند سهامداری بورس یا فعالیت گروهی کلاسی نیز جزو تعریف بازی قرار میگیرند.
به همین ترتیب، تعاریفی که از بازی به دست داده شده است، مانند تعریف راجر کایلوئیس، کریس کرافورد، کوین مارونی و برنارد سوئیتز، از مشکلاتی مشابه رنج میبرند.
تعریف بازی با کمک نظریه شباهتهای خانوادگی ویتگنشتاین
ویتگنشنتاین، فیلسوف بزرگ قرن بیستم، معتقد بود که اساساً چون مفاهیمی همچون «بازی»، هیچ عنصر ذاتیای ندارد، تعریف دقیق آنها مقدور نیست. به نظر ویتگنشتاین فقط میتوان طیفی از ویژگیها را که در برخی بازیها هست مشخص کرد. این نظریه به «شباهتهای خانوادگی» معروف است. به سادهترین تعبیر، در اینجا همانطور که در یک خانواده بعضی فرزندان، فرم بینی مشابهی دارند و بعضی فرم لب و چانه، و برخی دیگر فرم پیشانی و چشم؛ و نمیتوان ویژگی مشترکی را در همه افراد خانواده پیدا کرد، در مفهوم بازی نیز فقط میتوان ویژگیهایی را به صورت طیفی، متغیر و منعطف برای دستههایی از بازیهای مختلف مشخص کرد.
با این حال، میتوان از یک معیار مشخصتر برای شناخت ماهیت بازی استفاده کرد و آن، مراجعه به عرف عمومی است. برایناساس هر آنچه در عرف به آن بازی اطلاق میشود، از دوز و منچ گرفته تا دارت و هفتسنگ، و از مسابقات ورزشی همانند دو و فوتبال گرفته تا بازیهای دورهمی و نیز بازیهای صفحه ای، کارتی و کامپیوتری، «بازی» خواهد بود. به تعبیر دیگر شاید چیستی بازی یک امر روشن و دقیق و همیشگی نباشد، ولی در عوض مردم خودشان به خوبی میدانند چه چیزهایی را بازی در نظر بگیرند و در کاربرد روزمره مشکل چندانی در استفاده از مفهوم بازی پیدا نمی کنند.
———————-
۱. Salen and Zimmerman, Rules of play, MIT press, p. 80
۲. Greg Costikyan (1994), I Have No Words and I Must Design, Interactive Fantasy
اینجا میتوانید همین مقاله را در صفحه اینستاگرام ما نیز ببینید.
یک نظر
واردات
۰۳/۰۳/۱۴۰۰ در ساعت ۱۲:۴۱
متشکرم
واردات