ورقِ بازی یا کارتِ بازی از ۵۲ عدد کارت پلاستیکی که در ۴ دسته خال مختلف ۱۳ کارتی به علاوه ۲ عدد کارت جوکر یا دلقک، قرار میگیرند، تشکیل شدهاست. از این ورقها برای انواع بازی و سرگرمی، انواع ورق بازی، چشمبندی و تردستی، ساختن برج با ورق و نیز برای قمار استفاده میشود.
اصطلاحاتاصطلاحات پاسورحکمکارتیاصطلاحات ورق بازی: آموزش اصطلاحات تخصصی بازیهای پاسور همراه با تصویر

بازیهای ورق یا همان پاسور در طول سالیان دراز، رفته رفته دارای اصطلاحات تخصصیای شدهاند که دانستن آنها بخش مهم و لاینفکی از این بازیهاست. به طوری که اگر بازیکنان تازهکار با این اصطلاحات و مفاهیم آشنا نباشند، ممکن است در طول بازی دچار اشتباهات فاحش شوند. برای مثال اگر بازیکنی نداند «رد دادن» به چه معناست و یار او از او بخواهد که «رد بدهد» ولی او به جای رد دادن، دست را ببُرد، به راحتی میتواند موجب باخت آن دست شود. بنابراین به دلیل اهمیت اصطلاحات ورق ، همه آنها را در این مطلب گردآوری کردهایم و به مرور آنها را تکمیل خواهیم کرد.
فهرست مطالب
اسامی کارتها
خال پیک ♠
این خال بـه طور معمول در بین خالهای پاسور، از بالاترین ارزش برخوردار اسـت. همچنین با نام دل سیاه نیز در بین عدهای از مردم شناخته میشود. خال پیک عموماً بـه شکل نمادی از مرگ شناخته میشود.
این خال در ورقهای آلمانی معادل چمن بوده ودر ورقهای سوئیسی نیز معادل سپر اسـت. این خال با شکلی منحصر بـه فرد و رنگ سیاه شناخته میشود.
در همین زمینه بیشتر بخوانید: همه چیز درباره خال پیک
خال دل ♥
این خال پس از خال پیک، بالاترین ارزش را در بین دیگر خالهای پاسور دارد. خال دل، همانطور کـه از نامش پیداست، بـه شکل نمادی از مهر، محبت و مهربانی بـه کار میرود. این خال در پاسور آلمانی معادل دل «قلب» و یا Hearts اسـت ودر پاسور سوئیسی نیز معادل گل رز خواهد بود. این خال بـه شکل قلبی قرمز اسـت.
خال خشت ♦
بـه خال خشت در انگلیسی Diamonds گفته میشود. این کلمه نیز معنایی معادل با «الماس» دارد. از این رو، این خال بـه شکل نمادین ثروت و سرمایه کاربرد دارد. خال خشت در ورقهای آلمانی و سوئیسی نیز معادل زنگوله و ناقوس اسـت. خال خشت بـه شکل لوزیای اسـت کـه با رنگ قرمز پر شده اسـت.
خال خاج (گشنیز) ♣
خال خاج با کلمه Clubs بـه معنای گرز شناخته میشود. همانطور کـه میشود حدس زد، این خال بـه صورت نمادی از جنگ و یا مجادله کاربرد دارد. این خال کـه کمترین ارزش را در بین خالهای پاسور دارا اسـت، در ورقهای آلمانی و سوئیسی، معادل ان بـه شکل بلوط بـه کار میرود. خال خاج نیز بـه شکل شبدری سیاه نقش گرفته اسـت. از این رو، عدهای بـه این خال، خال شبدر نیز میگویند.

اصطلاحات ورق
به بسیاری از رویدادها در بازی «دست» گفته میشود، مانند: دست دادن (برگ دادن، همچنین: برگ خوب دادن، برگههای مورد نظر آمدن، به عبارتی «دست خوب»)، دست (برگهایی که در اختیار داریم؛ مثال، دست خوب، دست بد، دست پُر)، دست بازی (دُور یا نوبتی که در حال بازی شدن است)، ست (یک دست ۷ تایی در بازی حکم)، برگهای روی زمین (زمینه)، یک پک یا دِک ۵۲ تایی برگ (دسته)، سمت وسوی چرخش برگها (از دست راست برگ بده) و … ما به همهٔ اینها «دست» میگوییم، حال آن که هر یک تعریف و اصطلاح جداگانه ای دارند. واژهٔ «بازی» نیز به همین شکل است؛ بنابراین در واژهنامهٔ مختصر زیر، تنها به واژههای مشخصی پرداخته شدهاست.
خال (Suit): علامت مشخصه کارتها شامل گشنیز♣️، خشت♦️، پیک♠️ و دل♥️.
دُور (Trick): یک بار بازی که در آن هر بازیکن یک کارت میاندازد. مثلأ در حکم، دُور عبارت است از ۴ برگی که از نفر اول (آغازگر) شروع میشود و با بازی نفر آخر پایان میپذیرد.
دست (Game): یک بازی کامل که در آن تمام برگها بازی شده باشند. مثلأ در حکم یک دست شامل ۱۳ دور است که در آن هر تیمی که ۷ دور را ببرد، بازی را بردهاست.
ست (Set): یک سری کامل از پیش تعین شده؛ مثلأ در حکم هر ۷ بازی را که یک تیم ببرد یک ست تمام میشود. از مجموع بازیها تشکیل میشود و با شماری از ستها کل بازی ورق به پایان میرسد، مثلأ با ۲ یا ۳ ست.
آغازگر (Leader): بازیکنی که دور را آغاز میکند و باقی بازیکنان طی ترتیب مشخص بعد از او بازی میکنند. معمولاً کسی است که دور پیش با برگ برنده او به پایان رسیدهاست.
بُر زدن (shuffle): به هم ریختن نظم اولیه ورقها به منظور چینش تصادفی آنها جهت توزیع عادلانهتر شانس پیروزی در بازی. این کار با روشهای مختلفی انجام میشود که در اینجا توضیح داده شده است.
دست دادن (Dealing): پخش کردن برگهای بازی میان بازیکنان.
دست دهنده یا پخش کننده (Dealer): کسی که برگ میدهد (پاسور).
ورق سرد: دست ورق آکبند که هنوز باز و اصطلاحاً «گرم» نشدهاست. حرفه ایها معمولاً متقلب هم هستند و برای آن که هیچ تقلبی مانند چیدن برگهها یا نشان گذاشتن برگ خاصی با گوشهٔ ناخن یا به هر شکل دیگر صورت نگیرد، در بازیهای رسمی و حرفهای برای هر دست بازی، ورق برند مشخصی که سرد و باز نشدهاست جلوی چشم همهٔ بازیکنها باز و با آن بازی میشود. آنها حتی چندین دوربین مختلف از زوایای مختلف روشن و آمادهٔ ضبط میگذارند تا در صورت تقلب، ویدئو چک کنند.
اصطلاحات ورق
اصطلاحات بازی حکم
حکم کردن (Bidding): عملی که طی آن خال سر، یا امتیاز تعهد شده مشخص میشود. میتواند به صورت رقابت باشد (یعنی هر کس تعهد بزرگتری کرد حکم کردن را ببرد، مثل شلم) یا میتواند به صورت نوبتی و تک نفره باشد (مثل حکم).
رو بازی کردن: روباز بازی کردن، که هم میتواند قانون بازی باشد و هم نشانهٔ اعتماد به نفس بیش از حد فرد، که به معنی این است که مطمئناً برنده است.
زیر کشیدن: وقتی برگی نسبت سایر برگها برتری دارد و برنده است، اصطلاحاً سایر برگها را «زیر میکِشد».
رد دادن: اگر کسی کارت خالی که بازی میشود را نداشته باشد اما نخواهد کارت حکم بازی کند یا به اصطلاح بِبُرد، میتواند یک کارت نامربوط از خال دیگری را بازی کند که به این کار رد دادن میگویند. هرصورت کارت سر آن دست را آورده و در هرحال آن دست را میگیرند.
بریدن: اگر کارت خالی که بازی میشود در دست بازیکنی نباشد و در عوض کارتی از خال حکم را در دست داشته باشد، میتواند از خال حکم استفاده کند و دست را ببرد. چون ارزش کارت حکم زیاد است، بنابراین دست به او تعلق میگیرد. حال اگر دو نفر از بازیکنان به دلیل این که خال بازی را ندارند این کار را انجام دهند، آن وقت دست به کسی تعلق میگیرد که خال حکم او ارزش بیشتری داشته باشد.
کوت کردن: اگر تیم حاکم بتواند در حالتی ۷ دست بگیرد و بازی را برنده شود که تیم حریف هنوز امتیاز هیچ دستی را نگرفته (یعنی یک راند را ۷-۰ ببرد)، اصطلاحا میگوییم تیم بازنده کوت شده. در این حالت امتیاز تیم برنده دوبرابر محاسبه میشود و تیم حاکم بهجای ۱ امتیاز، ۲ امتیاز میگیرد.
حاکم کوت کردن: اگر تیمی که حاکم در آن نبوده بتواند ۷-۰ یک راند را ببرد و تیم حاکم امتیاز هیچ دستی را نگرفته باشد، میگوییم تیم حاکم پرکوت شده. امتیاز تیم برنده در این حالت سهبرابر حالت عادی محاسبه میشود و بهجای ۱ امتیاز، ۳ امتیاز به تیم برنده داده میشود.
بام: اگر یک تیم ۷ دست را بگیرد و برنده شود اما بخواهد بازی را ادامه دهد، و بتواند همه ۱۳ دست ممکن در یک راند را بگیرد، بام رخ داده. وقتی بام اتفاق بیفتد کل بازی تمام میشود و تیم برنده، برنده کل بازی خواهد بود.
کوت دست شش: اگر تیمی در دست یا همان راند ۶ تیم دیگری را کوت کند برضررش خواهد بود؛ چراکه در این حالت امتیاز تیم برنده ۱، و امتیاز تیم بازنده ۶ خواهد شد. معمولا براساس توافقی که قبل از شروع بازی انجام شده، بعد از این اتفاق تیم بازنده حاکم هم میشود.
قانون سَرَس و نَرَس: در بازی سرس و نرس، خال حکم وجود ندارد و به همین دلیل در این بازی برش وجود ندارد. در بازی سرس برگها از تک تا دو ارزش گذاری میشوند همانند حکم عادی، اما در بازی نرس دو لو بالاترین و تک کمترین امتیاز را دارد. در بازی سرس و نرس، کت وجود ندارد.
اصطلاحات چهاربرگ
سور: در صورتی که بازیکنی بتواند تمام برگهای روی زمین را بردارد، بهاصطلاح سور زده است.
در این موارد سور حساب نمیشود:
-
- در صورتی که بازیکن یا تیم ده سور بزند، سورهای بعدی قبول نیست
- برگ آخر هر نفر در دست آخر
- سور به وسیله برگ سرباز
- در حالتی که سه شاه یا بیبی روی زمین باشد، بعد از بردن یکی از برگها دو برگ دیگر تا آخر روی زمین میماند و سوری زده نمیشود.
اصطلاحات ورق
اصطلاحات شلم
شلم یا شلم مثبت: اگر تیم حاکم بتواند کلیه ورقها را جمع کند، تیم حریف را شلم کرده است و امتیاز دو برابر میگیرد (۱۶۵ * ۲ یا ۲۰۰ * ۲).
شلم منفی: اگر حاکم بازی کمتر از نصف امتیاز کل (۸۵ امتیاز) کسب کند، برای او دوبرابر امتیازِ خواندهشده امتیاز منفی در نظر گرفته میشود.
اصطلاحات ریم
کارتهای انبار: کارتهایی که بعد از پخش کردن ورق بین بازیکنان روی زمین قرار داده میشود.
کتاب: دستهای متشکل از سه یا چهار کارت همسان از نظر شماره یا خال (مثلاً هر چهار آس، یا سه کارت هشت لو).
رشته کارت یا استرینگ: حداقل سه کارت همخال که پشتسر هم باشند (مثلاً از دولوی پیک تا چهار پیک).
سوزاندن کارت: زمین گذاشتن کارتی که نمیخواهیم از آن استفاده کنیم.
بازیهای ورق در بازیکوش